انتشارات ترانه منتشر کرد: در فاصله ای بسیار دور،صدای هتل دلفین سابق را مانند قطاری شبانه میشنوم.صدای غژ غژ لولاهای روغن نحورده ی آسانسور که بالا میرود،بالاتر و می ایستد.کسی در راهروها راه میرود.کسی دری را باز میکند،کسی دری را می بندد.بله!هتل دلفین سابق بود.میتوانستم با اطمینان این را بگویم.زیرا که من بخشی از آن بودم و کسی برایم گریه میکرد،برایم گریه میکرد چون خودم نمیتوانستم گریه کنم.
کلیه حقوق این وبسایت برای گالری کتاب پدربزرگ محفوظ می باشد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.