معرفی کتاب, مقالات

معرفی رمان شیرزاد (گرگ بیابان)

معرفی رمان شیرزاد (گرگ بیابان) اثر فاخر دکتر احمد ناظرزاده کرمانی

دکتر احمد ناظرزاده در سال ۱۲۹۲ در کرمان متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در کرمان گذراند. سپس برای تحصیل در رشته ادبیات، به تهران رفت و در مدرسه دارالفنون که در آن زمان استادانی چون احمد بهمنیار کرمانی، بدیع‌الزمان فروزانفر و جلال الدین همائی، تدریس می‌کردند به تحصیل مشغول و پس از مدتی مسئول انجمن ادبی شد. پس از گذراندن این دوره در سال‌های ۱۳۲۰ – ۱۳۱۹ در دانشکده افسری، دوران خدمت خود به پایان رساند و اولین خدمت اداری خود را در وزارت دارایی آغاز کرد و به پیشکاری دارایی کرمان منصوب شد. در همان زمان با فرح انگیز هرمزی، ازدواج کرد که حاصل این ازدواج ۶ فرزند خلف و وارث شایسته صفات عالیه و ملکات فاضله اوست. در سال ۱۳۲۸ در دورهٔ ۱۶ و ۱۵ به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد؛ اما پس از مدتی از کارهای سیاسی کناره گرفت و به تحصیل در رشته ادبیات پرداخت و موفق به اخذ مدرک لیسانس ادبیات شد. بلافاصله دکترای ادبیات را نیز از دانشکده ادبیات تهران گرفت و در همان‌جا به تدریس مشغول شد، تا سال ۱۳۴۸ که به فرانسه رفت و دکترای جامعه‌شناسی ادیان را از دانشکده سوربن فرانسه اخذ کرد. در همان زمان نیز رساله‌ای در مذهب جعفری به زبان فرانسه نوشت که نشان دهنده تسلط او بر زبان فرانسه بود. در طول زندگیش سفرهای زیادی به کشورهای مختلف انجام داد، اما طبق گفته خودش با جان و دل به زادگاهش بر می‌گشت و از سفر به کرمان لذت می‌برد.

در این داستان تاریخی، پرهیاهو و مهیج «شیرزاد» خوانندگان عزیز با وقایع عصر حافظ و بسیاری از کسانی‌که این شاعر در آثار خود از آنان نام برده، آشنایی خواهند یافت و پرده‌های گوناگون حوادث هیجان‌آور را در این دوران آشفته تماشا خواهند کرد اما اگر نویسندۀ این داستان تنها به تجسم وقایع تاریخی اجتماعی عصر حافظ اکتفا کرده بود، اثر خود را چنان‌که می‌خواست ارجمند نمی‌شمرد؛ زیرا تاریخ‌نویسان قدیم (صرف‌نظر از مبالغه‌ها و تملق‌ها) تا حدی این وظیفه را انجام داده‌اند و مؤرخان معاصر نیز در این راه کوشش بسیار به کار برده‌اند. بنابراین امتیاز کتاب شیرزاد تنها این نیست که نخواهد گذاشت خواننده از حوادث کوناگون عصر حافظ احساس خستگی و ملال کند، چه با میل و علاقه او را وادار به دانستن نتایج زد و خوردها و کشمکش‌ها و پایان ماجراها خواهد کرد.

شیرزاد یکی از اهالی سیرجان بود که پدر معشوقه‌اش که مخالف ازدواج با دخترش «نوشین» بود، به قاضی شهر رشوه پرداخته بود تا او را در میدان شهر به چوب بسته و خوار و رسوا کنند. شیرزاد بعد از این رسوایی به بیابان پناه برده و اینک سردستۀ راهزنانی بود که اسمش لرزه بر اندام کاروانیان دولت می‌افکند و سرانجام به خدمت شاه شجاع در آمد و ملک آبا و اجدادی خودش را از یوغ ستم دولت شاه آزاد کرد که حوادث مربوط به این سلحشوری شیرزاد را در این رمان میخوانیم

به قلم رسول برهانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *